خانواده اساس و بنیان زندگی بشری است و اگر بر پایههای استوار و محکمی بنا شود، به تبع آن جامعه نیز مستحکم میگردد. اگر پایههایی که خانواده بر آن بنا شده دچار لغزش گردد و زمینه استواری این پایهها فراهم نشود، اوضاع جامعه متزلزل میگردد.
خانواده الگوی اساسی تشکیل و تکوین شخصیت انسان است و اولین مکانی است که برنامهریزی تکوین شخصیت را پیریزی میکند.
اهمیت خانواده و اثر آن در جامعه تاحدی است که ادیان الهی اهتمام و توجه بسیار زیادی نسبت به آن مبذول داشته اند. خاتم الانبیاء محمد مصطفی-صلی الله علیه وسلم- با رسالت خود آئینی را بنا نهاد که استواری خانواده ضامن آن بود و دین مبین اسلام رکن اساسی جامعه و سنگ بنای جوامع اسلامی میشد که احکام آن قادر بود عقبماندگی و انحطاط را از جامعهی اسلامی دور کند.
اساس ساختار خانواده
ازدواج شرعی و قانونی اساس ساختار خانواده است و بدون ازدواج امکان ایجاد خانواده وجود ندارد، پس ازدواج معیاری اجتماعی است که به خانواده رنگ و بوی قانونی و انسانی میبخشد. اسلام به مسأله ازدواج توجه ویژه و خاصی دارد، که به هیچ رابطهی انسانی دیگری چنین توجهی نداشته است، عقد زوجین و گرفتن جشن لازمه رسمیت بخشیدن به ازدواج است.
مفهوم پیوند ازدواج برای انسان است. انسان گرامیترین مخلوقات میباشد پس عقد ازدواج گرامیترین پیمانهاست؛ چرا که در آن ارتباطی مشروع بین زن و مرد ایجاد میشود. قرآن آن را پیمان محکم نامیده است و اسلام برای آن مقدماتی قرارداده است که در رأس آن حسن اختیار و رغبت مشترک میباشد، تا این میثاق دائمی و محکم بماند.
منزلت و جایگاه زن در خانواده
زن ستون فقرات خانواده است و به تعبیری همانند ناخدای کشتی است در دریای عظیم و عمیق که در حمایت از خانواده خود در تمامی خطرها غافل نمیماند و همه تلاش و همتش را مبذول میدارد تا خانوادهاش علاوه بر خوبیهای فرد، از احسان و نیکی زن بهرهمند شود و این گفتار که در وراء هر بزرگی عظمتی قرار دارد. گفتاری نیک و پسندیدهای است. جز این که هم اوست که برای خانواده اسباب موفقیت، پیروزی، برتری و نواندیشی را مهیا میسازد و همه عوامل ناکامی، عقبماندگی و تقلید را از آن دور میگرداند. به همین دلیل با توجه به حدیث شریف «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته» زن در خانهاش سرپرست و مسؤول همه افراد خانواده است این سرپرستی دو جنبه دارد: جنبه مادی و جنبه معنوی.
جنبه مادی آن در تهیه مایحتاج همه افراد خانواده از جمله نظافت لباسها، خورد و خوراک و مسکن تجلی پیدا میکند. جنبهی معنوی آن در حسن همسرداری متبلور میشود که معادل جهاد در راه خداست. جنبهی معنوی آن در مدیریت توأم با عشق، راهنمایی فرزندان، احسان به والدین و صلهرحم و پرسوجو از احوال نزدیکان ظهور پیدا میکند. مسؤولیت زن در دو جنبه مادی و معنوی کامل میگردد و به وسیلهی آن رابطهی خانوادگی استوار و محکم میشود؛ زیرا این مسؤولیت، یک نقش مهم در حفظ و نگهداری اجتماع دارد و بر روابط همیاری در محیط خانواده اصرار میورزد.
به خاطر همین مسؤولیت است که اسلام زن را مورد تکریم و بزرگداشت قرار داده است و برای او شخصیت و جایگاه ویژهای قایل است. حق اختیار همسر، حق تملک، حق اظهار نظر و مشاوره، حق ارث بردن را قایل شده است.
زن مکمل مرد یا نیمه دیگر جامعه است او سرپرست نیمه دیگر نیز میباشد. به همین دلیل نقش او در خانواده از نقش پدر بالاتر میباشد؛ چرا که او با فرزندان، خصوصاً در دوران طفولیت زمان طولانیتری را میگذراند، لذا تأثیر زیادی بر شخصیت فرزندان دارد میتواند آنان را به هر سویی که میخواهد هدایت نماید در قدیم الایام گفتهاند: زنی که گهواره را با دست راستش تکان میدهد میتواند که همه دنیا را با دست چپش به حرکت در آورد.
آمادهسازی زن برای حمایت از خانواده
تا زمانی که زن در خانواده دارای منزلت و اهمیت است، تأکیدی بر مسؤولیت و وظیفه او در قبال خانواده، مقابل خطرات اجتماعی است. پس آماده نمودن زن برای انجام این مسؤولیت یک ضرورت اسلامی است که در درجه اول باید که ایمان و اعتقاد به بزرگی و عظمت این مسؤولیت به زن مسلمان داده شود و او از این پندار اشتباه که باعث شده تا فکر کند که اگر خارج از خانه کار نکند از دیگر زنان کارمند مقامی پایینتر دارد، بداند که او در داخل منزل کار بزرگی را انجام میدهد که هیچکس دیگری قادر به انجام نیست و کوتاهی و تقصیر او در این کار نه فقط به خانوادهاش آسیب میرساند بلکه به همه جامعه نیز سرایت میکند.
زن اولین معلمی است که فرزند دروس اولیه زندگی را از او میآموزد و آموزشهایی که مادر در سالهای اولیه در جان و روح فرزندان مینشاند در تمامی یا در طول زندگیشان همراه آنان است، لذا زن باید با فرهنگ دینی، اسلامی کاملاً آگاه باشد (در حد معقولی حفظ و تفسیر قرآن را بداند و از سنت پیامبر و سیرهی زنان و مردان سلف صالح آگاه و مطلع باشد و فداکاریهای آنان را در راه اسلام در قالب داستان و قصه برای بچهها بیان دارد) تا بتواند فرزندان را در جهت ارزشهای اسلامی پرورش دهد.
زن علاوه بر فرهنگ دینی تاحدی نیز به علوم تربیتی نیاز دارد که بتواند فرزندانش را در امنیت و سلامت از مرحلهی طفولیت عبور دهد. اگر رشد همراه با سلامتی یک علم مستقل باشد آن وقت اصول و قواعد خاص خود را میخواهد، در این صورت بر زن مسلمان واجب است که تاحدی با مسایل امور تغذیهای آشنا باشد پس وی باید مواد تشکیلدهندهی یک غذای کامل را بشناسد و اثر کمبود بعضی از آنها را بر رشد و نمو بداند. همانگونه که باید بداند چگونه برای خانه یک غذای کامل و کم هزینه را تهیه نماید تا در ساختار اقتصادی وی سهیم گردد. هنگامی که غذای کامل، سلامت بدن را تأمین میکند، به تبع آن سلامت عقل نیز تأمین میشود؛ چرا که عقل سالم در بدن سالم است.
زن علاوه بر مراعات مسایل بهداشتی ضروری خود، باید فرزندانش را پایبند به رعایت قوانین بهداشتی نماید و فرزندانش را منظم بار بیاورد و سعی کند خانهای زیبا و مرتب داشته باشد. زن مسلمان باید فرهنگ زیبایی را کسب کند و براساس آن فرزندانش را بر پایهی دوست داشتن زیبایی و ارزش نهادن به آن بزرگ نماید (خداوند زیباست زیبایی را دوست دارد). بیشک زن مانند مدرسهای است که اهمیت و اثرش از مدارس قانونمندی که امروزه از هر لحاظ پیشرفت کردهاند، کمتر نمیباشند. از اینجاست که توجه به آماده نمودن زن در اولویت امور است؛ زیرا او بهترین ضامن برای موفقیت در پیشرفت روند تمدن میباشد. این بدان معنا نیست که مرد خانواده یک نقش حاشیهای دارد و نقش او در فراهم نمودن ضروریات و نیازهای مادی خانواده و فرزندان کمتر است، بلکه مرد در دو مرحلهی نوجوانی و جوانی مکمل زن است و هر دو در سرپرستی خانواده شریکاند و نقش مرد مهمتر از نقش زن میباشد؛ چرا که مرد در سرپرستی و هدایتگری در این مرحله تواناتر است، به همین دلیل نگهداری فرزندان از آغاز کودکی تا رسیدن به سن نوجوانی به عهدهی زن است و بعد از آن این حضانت و سرپرستی به مرد داده میشود، لذا مرد نیز نیاز دارد که به یک بینش دینی و تربیتی در حد معقولی مجهز شود تا بتواند برای فرزندانش یک سرپرست و مربی توانمندی باشد؛ تا هر آنچه را که مادر در دوران کودکی انجام داده است تکمیل و کامل نماید.
نقش خانواده در دریای زندگی شبیه به سفر قایقی است که از اقیانوس میگذرد و در دست هر کدام از زن و مرد پارویی برای هدایت این قایق وجود دارد، تا آن را به ساحل امنیت و سلامت برسانند و اگر هر یک از آنان پارویش را کنار بگذارد قایق راهش را گم میکند و آب او را میبلعد و عاقبت سرنشینان آن غرق میشوند. بدین ترتیب هر یک از زن و مرد مسؤولیت مشترکی برای زندگی یا حیات خانواده در مقابل گردبادهای ویرانگر به عهده دارند.
شیخ محمد غزالی-رحمهالله- میگوید: «دنیای اسلام بر فداکاریهای بزرگ و با ارزشی استوار شده است که خانوادهها بر همان پایهها بنا نهاده شدهاند، در این خانوادهها مردان و زنان را به حقگرایی و صبر سفارش مینماید.»
در جامعهی اسلامی یک خانواده مؤمن و شجاع لازم است که رسالت و وظیفه خود را بداند و در راه آن فداکاری نماید و همهی افراد جامعه را در جهت حمایت از آن سفارش کند تا سدی باشد برای دفاع از جامعه اسلامی و فردای بهتر.
خطرات خانواده امروزی
خانواده مسلمان در جامعه کنونی با خطرات بزرگی مواجه میباشد، استعمارگران پی بردهاند که ایجاد شکاف در ساختار خانواده مسلمان منجر به فروپاشی آن میشود و مدتهاست راه دستیابی بر منابع قدرت مسلمانان را از طریق سیاست تجاوزگرانه برنامهریزی کردهاند تا مسلمان را به تدریج از اصالت و هویت اصلیشان دور نمایند. جای تعجب نیست که خانواده مسلمان در حال حاضر از این خطرات رنج میبرد و دائماً از خطراتی که استواری و امنیت آن را تهدید مینماید، شکایت دارد.
برناردلوئیس شرقشناس میگوید: غرب برای ایجاد یک تغییر کامل در غربی نمودن خاورمیانه هنوز مصمم است تا از زن به عنوان سلاح اصلی در جهت فساد جامعه استفاده کند و این کار از طریق گسترش و ترویج بیبند و باری دعوت به اختلاط زن و مرد، تحمیل آموزش به دختران جوان در مؤسسات آموزشی، ترویج و سرپرستی روشهای آرایشی به شیوه غربی و... عاقبت موجب ایجاد پدیده سرگردانی و سردرگمی و از هم پاشیدگی خانواده مسلمان به خصوص زن متعهد میگردد.
کنفرانسهای بینالمللی
کنفرانسهای بینالمللی از سال 1957م با کنفرانس مکزیک آغاز شدند، سپس کنفرانس مکوادو در سال 1918م در جهت مسیحی نمودن مسلمانان از طریق ایجاد شکاف درونی در میان آنها، کنفرانس کپنهاک در سال 1980م، کنفرانس نایروبی در سال 1985م، کنفرانس سران کشور در ریودوژاینرو برزیل در سال 1992م، کنفرانس حقوق بشر در کنیا سال 1995م در استانبول منعقد و برپا گردید.
این کنفرانسها موجب برپایی کنفرانس جهانی بررسی خطراتی است که زنان قرن 21 را تهدید مینماید. شرکتکنندگان این کنفرانس، علیرغم تنوع طرحها و تعدد روشهایشان انواع و اشکال جدیدی از زندگی اجتماعی را تبلیغ کردند که این اشکال موانع اخلاقی را زیر پا میگذاشت و با ارزشهای دینی در تعارض بود و به اسم آزادی موجب ترویج بیبند و باری میشد به طوری که برنامهریزان این کنفرانس در برشمردن خانواده به عنوان واحد اساسی یک جامعه –در حد شک و تردید- نیز اکتفا نکردند و از والدین تقاضا کردند تا از فعالیت جنسی نوجوانان به جز راه ازدواج چشمپوشی نمایند. آنان بیشتر قوانین و ارزشهای دینی دیگر را زیر پا نهادند تا بیان دارند که مفهوم خانواده بدان معنایی که دین بیان میدارد، مفهوم عقیم و ناکارآمد و قید و بندی بر آزادی شخصی است؛ چرا که دین روابط جنسی آزاد بین سنین مختلف را نمیپذیرد و رابطه بین دختر و پسر را مشروط بر یک چهارچوب شرعی و قانونی میداند. به همین علت آنها سعی در ترویج و ایجاد روشهای انسانی جدیدی نمودند که به مسایل شرعی و قانونی و اخلاقی توجهی ندارد مانند: ازدواج همجنسبازان و معاشرت (جنسی) بدون ازدواج و اعطاء حقوق مساوی به همگان و وضع سیاستها و قوانینی که به حمایت از این نوع خانوادهها بیانجامد علاوه بر این آنها به بهانه محدود نمودن جمعیت، تنظیم خانواده، زنان را به سقط جنین دعوت مینمایند.
طرح این مسأله در مرحله اول به عنوان یک دستآورد فرهنگی است. این فرهنگ پلید به تدریج پیشرفت مینماید و هر روز در ذهنیت اسلامی جایگاهی پیدا میکند و طرفداران تمدن و فرهنگ غربی در جهان اسلام آن را ترویج میدهند.
چنین کنفرانسهای غیر اسلامی، یک خطر جدی برای خانواده مسلمان محسوب میشود؛ چرا که خانواده، از آخرین دژهای اسلامی است که اگر در هر یک از زمینههای فرهنگی، اجتماعی، قانونی سقوط کند به دنبال آن بنیان خانواده در تمدن غرب غرق خواهد شد.
هنوز هم خانواده تنها کانون اساسی است که دین را از یک نسل به نسل دیگر منتقل میسازد به جهت نقش متمایز و برجستهی زن این کنفرانسها به موضوع زن اهتمام و توجه خاصی وزیدهاند؛ و سعی کردهاند که: اولاً نقش خانوادگی زن، ثانیاً نقش مربیگری وی را از او بگیرند و ثالثاً او را به سوی بازار کار برای صرفنظر نمودن از ایمانش بکشانند و بالاخره از طریق آزادی فردی میخواهند همه ارزشهای وی را از او بگیرند. همه اینها بدان معناست که زن همان هدفی بوده است که این کنفرانسها تلاش میکردهاند تا آن را از بین ببرند و نابود نمایند؛ چرا که نابودی زن یعنی ایجاد شکاف در خانواده مسلمان و تسلط بر ارزشهای شرعی و قانونی آن.
ماحصل کلام آنکه: هر خطری که زن را تهدید میکند به نوعی کل جامعه را تهدید کرده است چرا که تهاجم به زن، یعنی شبیخون به خانواده و میدانیم که جامعه یک خانواده بزرگتر است.
امروزه آزادی رایج که در همه دنیا و جود دارد هنوز نتوانسته ارزشهای نیکوی جهان اسلام را از او بگیرد. بادهای مسموم که امروز در همه دنیا وزیدن گرفته است نتوانسته درخت ارزشهای نیکوی جهان اسلام را از ریشه برکند. با این و صف خطر و جود دارد و هر روز تهدید به آن برای هویت و کیان اسلامی بیشتر میشود. همهی کسانی که نسبت به حل این مشکل اهتمام میورزند، بر این مطلب اجماع دارند که راه مبارزه و مقابله با آن محکم نمودن پیمانهاست؛ چرا که ضعف عقیده در بین مسلمانان علت اصلی عقبماندگی آنها و موفقیت دیگران در نیرنگهایشان میباشد.
راه درمان و حل ضعف عقیده رواج درک و بینش اسلامی صحیح و محکمسازی (واکسینه نمودن) امت مسلمان بر علیه ویروسهای آن میباشد. این بینش امت را از بیسوادی دینی و آثار آن حفظ مینماید و همه مشکلات درونی که مانع تربیت اسلامی و بیداری تمدن بشری است از سر راه بر میدارد و مانند دژ محکم و استواری در مقابل همه دسیسهها میایستد؛ چرا که پایههای امور معنوی ملتها را به راحتی نمیتوان متزلزل نمود.
اگر تهدیدات خارجی یا بیرونی که خانواده را تهدید میکند بر روی زن متمرکز شود موجب فساد همه افراد خانواده شود، عاقبت این خطرات به یک سمت و سوی واحدی هدایت میشوند. هدف آنان کشیدن زن مسلمان به سوی آزادی و رهایی از پایبندی به ارزشها و مفاهیم دینی میباشد.
با این حال لازم است که این آگاهی اسلامی برای خانواده از زن شروع شود و آن از طریق بازگرداندن شایستگی به زن است. برای حمایت از خانواده به وجود رهبران دینی زن که ملتزم و پایبند به اصول اسلامی هستند، نیازمندیم تا آنها قادر باشند که در صحنهی اسلامی در تمامی زمینههای فکری و اجتماعی حضور یابند و تلاش نمایند تا از تونل و نقشهی فکری استکبار که بیش از یک قرن است که بر آنها تحمیل شده با سربلندی بیرون بیایند. زن با فرهنگ اسلامی و درک و بینش صحیح میتواند نسبت به مشکلات جامعه با بهرهمندی از مبانی اسلامی مسؤولیت خود را در قبال خانواده انجام دهد و در جهت اصلاح آن گام بردارد و خطرات جانبی که ارزشهای اخلاقی خانواده اسلامی را تهدید میکند، از میان بردارد. زن مسلمان میتواند با اتکاء به فرهنگ و ایمانش نسبت به رسالتش فرزندانش را -از برنامههای رسانههای گروهی بصری که با جنبهی بدآموزی ارائه میکنند- با یک روش علمی برحذر دارد کودکان نیز با قوهی تمیز برنامههای مفید و خوب رسانههای جمعی بصری را ملکه ذهن خود کنند و بتوانند بین منفعت و ضرر تفاوت قایل شوند.
زن میتواند زمینه را برای ازدواج جوانان و اطرافیان خود آماده کند. مثلاً مهریههای سنگین، مهمانیهای پر خرج و جهاز بسیار، از موانع ازدواج میباشد این مسأله موجب کنارهگیری و امتناع بسیاری از جوانان برای ازدواج است؛ چرا که از آنان چیزی را میخواهند که ندارند (از عهدهاش برنمیآیند). راهحل این کار کاشتن ارزشهای اسلامی به همراه مهر و محبت در ضمیر فرزندان از زمان کودکی میباشد. در این نقش مرد مکمل زن است، میتواند با فداکاری کردن در راه فرزندان و با مساوات رفتار نمودن بین آنان الگویی برای فرزندان باشد.
شاعر میگوید:
حتی یبلغ البنیان یوما تمامهاذا کنت بنیه وغیرک هدم
هیچ ساختمانی به پایان نمیرسد تا زمانی که کسی آن را میسازد و دیگری آن را خراب و ویران میکند.
پس مقام و مسؤولیت زن و مرد در حفاظت از کیان خانواده مهم است؛ زیرا خانواده ستون و پایه زندگی بشری است که با اصلاح آن جامعه اصلاح میگردد و با فاسدشدن آن انحلال و نابودی جامعه رخ میدهد.
مفهوم عبادت
عبادت در اسلام یک مفهوم کلی است که شامل همهی رفتارهای بزرگ و کوچک انسان است. انسان خلیفه و جانشین خداوند در روی زمین است. وظیفهی او اجرای دستورات الهی و رعایت نمودن حقوق خداوندی است و برای او عبادت کند و بهدنبال آن همهی اعمالش رنگ خدایی به خود گیرد و همهی اقوال، حرکات و سکناتش عبادت خداوند رب العالمین محسوب میشود. پس حمایت زن و مرد از خانواده فقط یک وظیفه و مسؤولیت نیست که باید آن را انجام دهد، بلکه یک عبادت و تکلیف شرعی به مفهوم عبادت در اسلام است. اضافه بر اینکه در قانون اسلامی باید بین زنان و مردان مؤمن دوستی و مودت وجود داشته باشد و خداوند متعال میفرماید: (وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ أُولَـٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّـهُ إِنَّ اللَّـهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ)[توبه:71]
این آیه بیان میدارد که سرپرستی همان یاری و مودت و اتحاد و همبستگی در انجام امور خیر است و این از مهمترین خصایص مردان و زنان امت اسلامی است.
منابع:
1- تفسیر فی ضلال القرآن شهید سید قطب، جلد4، ص 252، چاپ بیروت.
2- عبادت در اسلام شیخ یوسف قرضاوی، ص 152.
3- دورة الأسرة کذاته للضبط الأجتماعی فی المجتمع دکتر: عبدالمجید سید احمد منصور، ص 111، چاپ ریاض.
4-مجله المجتمع شماره 1359، ص9.
5-مجله الوعی الاسلام ، شماره 405 ، ص 55.
6- وظیفه زن در برابر حمایت از هویت خانواده در نظام اسلامی : دکتر محمد الدسوقی استاد دانشگاه الازهر
نظرات
بدوننام
28 اردیبهشت 1392 - 11:48ممنون
بدوننام
29 اردیبهشت 1392 - 07:45سپاسگزارم داده حنیفه؛زنان خودباور و فرهیخته ای چون شما،افتخار جماعت و جامعه ما هستند.
بدوننام
08 خرداد 1392 - 07:42خواهر خوبم ما همه قدر زحماتتان را میدانیم خداوند توفیق بیشتری بهت بده خواهرت هاجر